عاشقانه ها
عکـس و مطالب عاشقانه
اما تا قایقی اومد ، از منو دلم گذشتی؟؟؟
رفتی با قایق عشقت ، سوی روشنی فردا ،
منو دل اما نشستیم ، چشم به راهت لب دریا...
دیگه رو خاک وجودم ، نه گلی هست نه درختی ، لحظه های بی تو بودن ، می گذره اما به سختی!
دل تنها و غریبم ، داره این گوشه میمیره ، ولی حتی وقت مردن ، باز سراغتو میگیره..... میرسه روزی که دیگه ، قعر دریا میشه خونم ، اما تو دریای عشقت ، باز یه گوشه ای می مونم.
من همون جزیره بودم ، خاکی و صمیمی و گرم ، واسه عشق بازی موجها ، قامتم یه بستر نرم ...
یه عزیز دردونه بودم ، پیشه چشم خیسه موجها ، یه نگین سبز خالص ، توی انگشتر دریا ...
نظرات شما عزیزان:
سلام میخواستم به شما پیشنهاد تبادل لینک بدم حتما بیایی تو وبلاگم و نظر بده ممنونم. بایی
نوشته شده در 3 ارديبهشت 1389برچسب:, ساعت
15:39 توسط رویا| يک نظر |
Power By:
LoxBlog.Com |